زمینه و هدف : علیرغم اینکه قصد در نظریه «رفتار برنامهریزی شده» مهمترین پیش بینی کننده رفتار است، اما مطالعات نشان دادهاند که قصد رفتاری از قابلیت پیشگویی بالایی برای رفتارهای بهداشتی برخوردار نیست. هدف این مطالعه به کارگیری نظریه رفتار برنامهریزی شده در پیشگویی رفتار مسواک زدن دانش آموزان دبیرستانی شهر قزوین میباشد .
روش بررسی: در این مطالعه که از نوع مقطعی است 383 دانش آموز به طور تصادفی از دبیرستانهای شهر قزوین برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند. پرسشنامهای شامل سؤالات دموگرافیک، نگرش، هنجار انتزاعی، کنترل رفتار درک شده، قصد رفتاری، برنامهریزی برای عمل و برنامهریزی برای از عهده برآمدن راجع به مسواک زدن توسط دانش آموزان تکمیل گردید. آنالیز عاملی تاییدی و مدل رگرسیون سلسله مراتبی برای دادههای گردآوری شده انجام پذیرفت . یافتهها: میانگین سنی دانش آموزان 41/15 بود. 2/50% از دانش آموزان پسر بودند. 1/15% از دانش آموزان مورد بررسی گزارش کردند که مسواک نمیزنند. آنالیز عاملی تاییدی از مدل ابتدایی (همه سؤالات) نشان داد که نگرش، هنجار انتزاعی، کنترل رفتاری درک شده، قصد رفتاری، برنامهریزی برای عمل و برنامهریزی برای از عهده برآمدن برازش کافی را داشتند. همچنین، با افزودن دو سازه برنامهریزی برای عمل و برنامهریزی برای از عهده برآمدن به نظریه رفتار برنامهریزی شده، درصد واریانس رفتار مسواک زدن به میزان 1/11% افزایش یافت .
نتیجهگیری: نتایج آنالیز عاملی تاییدی روایی سازههای نگرش، هنجار انتزاعی، کنترل رفتاری درک شده، قصد رفتاری، برنامهریزی برای عمل و برنامهریزی برای از عهده برآمدن را تایید کرد. همچنین دو سازه اضافه شده به مدل اصلی ( برنامهریزی برای عمل و برنامهریزی برای از عهده برآمدن) میتوانند در کاهش فاصله بین قصد- رفتار در نظریه رفتار برنامهریزی شده مؤثر باشند .