سابقه و هدف: E- cadherin یک کادهرین کلاسیک بوده، نقشی کلیدی در اتصالات چسبندگی بین سلولهای اپیتلیالی بازی میکند. این پروتئین به عنوان مولکول سرکوبگر پرولیفراسیون و تهاجم مطرح است. مطالعات اندکی پیرامون بروز E- cadherin در نئوپلاسمهای بزاقی موجود میباشند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی بروز E-cadherin و نقش احتمالی آن در پیشرفت و تهاجم نئوپلاسمهای بزاقی صورت پذیرفت.
مواد و روشها: در پژوهش مقطعی و گذشتهنگر حاضر 15 نمونه پلئومورفیک آدنوما و 9 نمونه موکواپیدرموئید کارسینوما برای نشانگرE- cadherin با استفاده از روش ایمونوهیستوشیمی رنگآمیزی شدند. وسعت رنگپذیری بر اساس درصد سلولهای مثبت رنگ گرفته به صورت غشایی در حداقل 1000 سلول نئوپلاستیک محاسبه شد.
یافتهها: در غدد بزاقی نرمال رنگپذیری شدید غشایی در دور آسینیهای موکوسی، سروزی و داکتها مشاهده شد. سلولهای میواپیتلیال منفی بودند. در پلئومورفیک آدنوما رنگپذیری شدید در طول غشاء سلولهای متصل به هم تشکیلدهنده داکتها، جزایر، طنابها و صفحات سلولی دیده شد اما سلولهای میواپی تلیالی تشکیلدهنده استروما منفی بودند. در موکواپیدرموئید کارسینوما سلولهای اپیدرموئید و اینترمدیت رنگپذیری شدید غشایی نشان دادند. سلولهای موکوسی نیز رنگپذیری غشایی نشان دادند. پس از انجام آزمون آماری، درصد سلولهای مثبت در موکواپیدرموئید کارسینوما و پلئومورفیک آدنوما به ترتیب66/11±56/82 و24/7±4/67 بود که از لحاظ آماری این تفاوت معنیدار نبود (05/0P>).
نتیجهگیری: بروز E- cadherin در افتراق پلئومورفیک آدنوما از موکواپیدرموئید کارسینوما کمککننده نبوده، با فنوتیپ سلولی در ارتباط میباشد.
منبع: مجله دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی