روش جراحان جهت درمان بیمارانی که به دلایل متعدد دچار نقایص استخوانی هستند استفاده از پیوندهای استخوانی است. محدودیت کاربرد بالینی اتوگرافت و آلوگرافت توسعه روزافزون استفاده از مواد جایگزین پیوند استخوان مانند(bone matrix gelatin) BMG نوع انسانی و مرجان مادرپورا را سبب شده است. مطالعه حاضر با تکیه بر اهمیت روند ترمیم نقایص استخوانی و اهمیت پاسخ سلولی و فشار سلولهای استخوان ساز و خونی با هدف بررسی مقایسهای اثر سایتوتوکسیک دو بایومتریال BMG انسانی و مرجان مادرپورا بر روی سلولهای منونوکلئر خون محیطی صورت گرفت.
مواد و روشها:
در مطالعه تجربی حاضر پس از تهیه خون محیطی به روش فایکول، تهیه BMG نوع انسانی و مرجان مادرپورا و استریلیزاسیون هر دو بایومتریال، BMG و مرجان مادرپورا در غلظت های 10، 20 و 50 میلی گرم بر میلی لیتر تقسیم شدند و بر 100000سلول منونوکلئر خون محیطی که در چاهکهای 24 خانه کشت داده شده بودند. در زمانهای 24، 48 و 72 ساعت اثر داده شده، در انکوباتور قرارداده شدند. برای اندازهگیری سمیت سلولی هر دو نمونه از ماده MTT استفاده شد. با استفاده از دستگاه Elisa Readir میزان جذب نوری در طول موج 540 نانومتر برای هرنمونه سه باراندازهگیری ومیانگین آن خوانده شد. دادههای آِماری بااستفاده ازانحراف معیار وآزمون ناپارامتری ویلکوکسون رنک-سام وآزمون من ویتنی یو مورد برسی قرار گرفتند.
یافتهها:
فعالیت حیاتی سلولها در زمانهای 24، 48 و 72 ساعت در مجاورت BMG انسانی به طور معناداری در تمام غلظتهای ایجاد شده از دارو افزایش یافته بود (005/0P<) . درحالی که در مورد مرجان مادرپورا، سلولهای خونی پس از 24 ساعت در دوز 50 میلی گرم و پس از 48 ساعت در دوز 10 میلی گرم و پس از 72 ساعت در دوزهای 20 و 50 میلی گرم منجر به کاهش فعالیت حیاتی سلولهای مونونوکلئر خون محیطی شده بودند.
نتیجهگیری:
با افزایش غلظت بایومتریال BMG انسانی در محیط کشت، میزان سلولهای منونوکلئر خونی بیشتر شده بود که این نشاندهنده سازگاری مطلوب BMG با سلولهای منونوکلئر خونی بود در حالی که مرجان مادرپورا برای همین رده از سلول های خونی دارای سمیت بود. گرچه برای قضاوت به مطالعه بیشتر با سلولهای متفاوت نیاز است.
منبع: مجله دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی