نام کاربری :
رمز عبور :
  به خاطر بسپار
کلمه عبور را فراموش کرده ايد؟
ثبت نام کاربر جديد
AWT IMAGE

AWT IMAGE
داستان های کوتاه: شنبه 31 خرداد 1393

شنبه 31 خرداد 1393
پسرم چه بسا بیگانه ای که خویشاوندتر از خویشاوند است ، و چه بسا خویشاوندی که از بیگانه ، بیگانه تر است . غریب کسی است که او را دوستی نباشد.
 وصیت نامه حضرت علی(ع) به امام حسن(ع)نامه 31 نهج البلاغه

 بازنده
حکیمی را ناسزا گفتند. او هیچ جوابی نداد. حکیم را گفتند: ای حکیم، از چه روی جوابی ندادی؟ حکیم گفت: «از آن روی که در جنگی داخل نمی شوم که برنده آن بدتر از بازنده آن است».

 دزد مال یا دزد ایمان
نقل است که در روزگاری نه چندان دور سردسته دزدانی بود که کاروان ها را غارت می کرد او حتی به مال التجاره پدرش هم رحم نکرده و ان را دزدیده بود در یکی از دفعات او به کاروانی حمله برد 
 طولی نکشید که محافظان کاروان تسلیم گشته و دزدان به جمع آوری اموال و اثاث از روی شتران مشغول شدند... 
حرامیان هرچه بود گرد آوردند از مسکوکات و جواهرات و پارچه و هر چه ارزشمند بود به زور ستاندند. در میان کاروان پیر زنی بود که یک بقجه همراه داشت حرامیان بقچه او را نیز گرفته و به پیش سردسته اوردند با باز شدن بقچه کیسهای زر نیز در داخل ان یافت شد بسیار مایه تعجب بود چه آنکه در داخل همان کیسه به همراه سکه های زر تکه کاغذی یافت که روی آن آیه ای از قرآن در مضمون دفع بلا نوشته شده بود... حرامیان به تمسخر اشارتی نیز به دعای دفع بلا نمودند.
 رئیس دزدان چون واقعه بدید دستور داد پیر زن را احضار کنند...
 سپس دستور داد کیسه زر را به صاحبش بر گردانند!
 یکی از حرامیان برآشفت که این چه تدبیری است و مگر ما قطاع الطریق نیستیم؟!  
رئیس دزدان پاسخ چنین داد: ای ابله، درست است که ما دزد مال مردم ایم اما هرگز قرار نبود که دزد ایمان مردم باشیم ..

 دزد و قاضی
برد دزدی را سوی قاضی عسس                          خلق بسیاری روان از پیش و پس
 گفت قاضی کاین خطاکاری چه بود                       دزد گفت از مردم آزاری چه سود
 گفت، آن لعل بدخشانی چه شد                         گفت، میدانیم و میدانی چه شد
دزدی پنهان و پیدا، کار تست                                مال دزدی، جمله در انبار تست
 تو قلم بر حکم داور میبری                                   من ز دیوار و تو از در میبری
 حد بگردن داری و حد میزنی                               گر یکی باید زدن، صد میزنی
 میزنم گر من ره خلق، ای رفیق                           در ره شرعی تو قطاع الطریق
 دیده‌های عقل، گر بینا شوند                             خود فروشان زودتر رسوا شوند
 دزد زر بستند و دزد دین رهید                            شحنه ما را دید و قاضی را ندید
من براه خود ندیدم چاه را                                  تو بدیدی، کج نکردی راه را
میزدی خود، پشت پا بر راستی                           راستی از دیگران میخواستی
چیره‌دستان میربایند آنچه هست                         می بُرند آنگه ز دزد کاه، دست
دزد اگر شب، گرم یغما کردنست                         دزدی حکام، روز روشن است
 شاعره بزرگ ایران : پروین اعتصامی در ۱۲۸۵ شمسی در شهر تبریز به دنیا آمد و در ۱۳۲۰ شمسی در تهران درگذشت  

ریشه ضرب المثل : خیاط در کوزه افتاد
در روزگار قدیم در شهر ری خیاطی بود که دکانش سر راه گورستان بود. وقتی کسی می مرد و او را به گورستان می بردند از جلوی دکان خیاط می گذشتند. یک روز خیاط فکر کرد که هر ماه تعداد مردگان را بشمارد و چون سواد نداشت کوزه ای به دیوار آویزان کرد و یک مشت سنگ ریزه پهلوی آن گذاشت.
 هر وقت از جلوی دکانش جنازه ای را به گورستان می بردند یک سنگ داخل کوزه می انداخت و آخر ماه کوزه را خالی می کرد و سنگها را می شمرد. کم کم بقیه دوستانش این موضوع را فهمیدند و برایشان یک سرگرمی شده بود و هر وقت خیاط را می دیدند از او می پرسیدند چه خبر؟ خیاط می گفت امروز چند نفر تو کوزه افتادند. 
روزها گذشت و خیاط هم مرد. یک روز مردی که از فوت خیاط اطلاعی نداشت به دکان او رفت و مغازه را بسته یافت.
 از یکی از همسایگان پرسید: «خیاط کجاست؟»همسایه به او گفت: «‌خیاط هم در کوزه افتاد.» 
و این حرف ضرب المثل شده و وقتی کسی به یک بلائی دچار می شود که پیشتر درباره آن در مورد دیگران حرف می زده، می گویند: «خیاط در کوزه افتاد.» 

بیمار
روزی سقراط مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر است. علت ناراحتیش را پرسید، پاسخ داد : "در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم، جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.”
 سقراط گفت : "چرا رنجیدی؟”
 مرد با تعجب گفت : "خب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است.” 
سقراط پرسید : "اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد و بیماری به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟"
 مرد گفت : "مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم. آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود."
 سقراط پرسید : "به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟"
 مرد جواب داد : "احساس دلسوزی و شفقت؛ و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم."
 سقراط گفت : "همه ی این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی، آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟ و آیا کسی که رفتارش نادرست است، روانش بیمار نیست؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد، هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟ بیماری فکر و روان نامش “غفلت” است و باید به جای دلخوری و رنجش، نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است، دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.
 پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی می کند، در آن لحظه بیمار است." 

بهشت یا جهنم
یکی از جمله صالحان به خواب دید پادشاهی را در بهشت و پارسایی را در دوزخ . پرسید که موجب درجات این چیست و سبب درکات آن که مردم به خلاف این معتقد بودند ندا آمد که این پادشه به ارادت درویشان به بهشت اندر است و این پارسا به تقرب پادشاهان در دوزخ.

 نکاتی از مهارت های مدیریتی
1 - با قدردانی به موقع از دیگران، انرژی کاری آنان را افزایش دهید و حُسن خلاقیت را در آنان تقویت کنید.
 2 - موقع حرف زدن با اعتماد به نفس به چشمان افراد نگاه کنید و همیشه متبسم باشید.
3 - هرگز برای پیشبرد اهداف خود، دیگران را با وعده های بی اساس فریب ندهید.
4 - سعی کنید اسامی همکاران را به خاطر بسپارید و در حین صحبت کردن با آنان، نامشان را به زبان بیاورید.
5 - همواره به خاطر داشته باشید به کار بردن الفاظ مؤدبانه از اقتدار شما نمی کاهد.
 6 - اشتباهات همکاران را بیش از حد لازم به آنها گوشزد نکنید.
 7 - امین و رازدار همکاران خود باشید .
 8 - روی اشتباهات خود پافشاری نکنید و بی تعصب خطاهای خود را بپذیرید.
9 - با کنایه و عبارات نیش دار به دیگران درس همکاری ندهید.
10 - با آرامش و دقت به حرف های دیگران گوش کنید و برای صرفه جویی در زمان مرتباً حرف آنان را قطع نکنید.
11 - در جلسات دائماً به ساعت خود نگاه نکنید.
12 - به نحوه پوشش و ظاهر خود توجه کنید.
 13- تا صحت و سقم مسئله ای روشن نشده، کسی را مؤاخذه نکنید.
14 – در خود ظرفیت انتقاد را ایجاد کنید و تملق و چاپلوسی را جدی نگیرید

بایگانی مطالب:

مطالب کدام بخش سایت بیشتر مورد نیاز شماست؟
پرسش و پاسخ
جشنواره شهید هدایت
کلینیک تخصصی دندانپزشکی
مجله علمی
نمایشگاه کتاب
نمایشگاه مواد و تجهیزات دندانپزشکی
نیازمندیها
   
:. کل کاربران ثبت شده: 173
:. کاربران حاضر در وبگاه: 0
:. میهمانان در حال بازدید: 16
:. تمام بازدید‌ها: 12686076
:. بازدید 24 ساعت قبل: 1539

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به جامعه اسلامی دندانپزشکان می باشد.

صفحه اصلی | درباره ما | ارتباط با ما | نقشه سایت

Created in : 0.64 seconds with 49 queries by YEKTAWEB